جدول جو
جدول جو

معنی ابن مکتوم - جستجوی لغت در جدول جو

ابن مکتوم(اِ نُ مَ)
تاج الدین ابومحمد احمد بن عبدالقادر بن احمد بن مکتوم قیسی، فقیه حنفی نحوی لغوی. شاگرد ابن نحاس و ابوحیان. مولد او682 هجری قمری او راست: شرح کافیۀ ابن حاجب. شرح شافیه. شرح الفصیح. الدرر اللقیط من البحر المحیط. الجمع بین العباب والمحکم فی اللغه. قید الاوابد. شرح هدایه در فقه. و او در طاعون 749 درگذشته است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ مَ)
شهاب الدین موسوی، از مردم خوزستان. او به زبان عرب شعر میگفت و در قرن یازدهم هجری در صحبت سید علیخان میزیست و مدح او میکرد و باآنکه در تشیع غلو داشت و اشعار وی مشتمل بر تولّی وتبرّای بسیار است لیکن بسبب جزالت لفظ و رقت معنی وبلاغت عبارت و حسن استعارت و تشبیه در اکثر ممالک عربی مشهور و دیوانش مکرر در مصر و دیگر کشورها به طبعرسیده است. ولادت وی به سال 1025 ه. ق. بوده است
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ مَ)
از زنان صحابی بوده. (از الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 283). صحابی یکی از مهم ترین اصطلاحات در تاریخ اسلام است. این واژه به یاران پیامبر اطلاق می شود که نه تنها او را دیده اند، بلکه به او ایمان آورده اند و تا پایان عمر، مسلمان باقی مانده اند. آنان ناقلان اصلی سنت پیامبر و شاهدان زندهٔ تحولات صدر اسلام بودند.
لغت نامه دهخدا
(اِنُ مُ تَوْ وَ)
احمد بن عبدالله بن سعید بن متوج بحرانی. فقیه شیعی، استاد ابن فهد و شاگرد شهید. وفات او در اوائل قرن دهم هجری است. کتاب وسیله در فقه ودو کتاب در تفسیر و رسالۀ ناسخ و منسوخ و کتاب النهایه از اوست. و اشعاری نیز به زبان عربی داشته است
لغت نامه دهخدا
ابن مکتوم. وی از مریدان ابوبکر وراق بود، از بلخ و گفته های وی به یاد داشتی و پیوسته از او سخن گفتی. (نفحات الانس جامی ص 81)
لغت نامه دهخدا